فوتبال روز:روزهای خوش نیمه دوم سال 2007 خیلی وقت است که گذشته است؛ در آن هنگام، توفان این مرد کت و شلواری، با لبخند، جوان و پرانرژی فوتبال ایران را درنوردیده بود.
آن هنگام حتی طرفداران تیمهای رقیب هم از او ستایش میکردند. «افشین امپراتور» در سال 2006، هنگامی که کره جنوبی میخواست با ایران بازی کند نتوانست ویزا بگیرد ولی آن روزها هم تمام شد. آنهایی که فکر میکردند او میتواند یکتنه چهره فوتبال ایران را عوض کند هم حالا حرفشان را پس میگیرند.
اگر او در قطر موفق شود، طرفدارانش خوشحال به بدگویان او خواهند گفت: «ما که به شما گفته بودیم». اما ناکامی باعث میشود این جمله در جهت عکس گفته شود. البته به نوعی این مساله ممکن است راهگشا باشد. قطبی مانند هر مربی نرمال دیگری بر مبنای نتایجش قضاوت خواهد شد. در حقیقت، این همان چیزی است که او همیشه بوده: یک مربی نرمال. او شاید با اکثر مربیان محلی لیگ ایران که لجوج و اخمو، محافظهکار، با ذهن بسته و دارای ارتباطات قوی با هم هستند فرق داشته باشد؛ مربیانی که با این فرد جدید و تیترهایی که ساخته خیلی مهربان نبودهاند، ولی در نهایت او تنها یک مربی است.
او حالا میتواند روی فوتبال و جام ملتهای آسیا تمرکز کند. تا حالا که اوضاع خوب بوده. او تیم ملی را از گروهی که به نظر سختترین گروه رقابتها میرسید با 9 امتیاز عبور داد. ایران شاید دوست داشت به جای کره با استرالیا بازی کند، شاید چون استرالیا سرعت ندارد، اما بیش از همه به این دلیل که آنها تیم تازهوارد هستند، اما قطبی مطمئن است که میتواند تیم جوان کره جنوبی را ببرد. همین سه ماه پیش بود که او ایران را به سئول برد و در دیداری که ایران از حریف از نظر ذهنی و بدنی برتر بود یک بر صفر پیروز شد.
این آن تیم قدیمی ایران نیست که بازیاش میتوانست یا کاملا شادیبخش باشد یا کاملا حوصله بینندگان را سر ببرد؛ تیمی که استعداد داشت اما همیشه آن ذهنیت تیمی برای قهرمانی را نداشت. اما این تیم ایران سازماندهی بهتری دارد، و متمرکزتر، عملگراتر و حرفهایتر از قبل شده است.
اگر این تیم نتواند قهرمان شود و به کره ببازد، با جوانانی آیندهدار مانند کریم انصاریفرد، آرش افشین و احسان حاجصفی هنوز امید به آینده خواهد داشت. اینها سالهای زیادی را در عرصه ملی خواهند گذراند. امثال غلامرضا رضایی و مسعود شجاعی هم در آستانه رسیدن به اوج خود هستند.
قطبی شاید بگوید که سالهای زیادی دارد تا به اوج برسد، اما اگر او بتواند در 29 ژانویه جام را بالای سر ببرد، این دستاوردی است که عملکرد بهتر از آن دشوار خواهد بود و این راهی کامل و بینقص برای پایان دادن به سه سال دیوانهوار در فوتبال زیبا و شلوغ ایرانی است.