فوتبال روز:چیزی نزدیک به دو ماه دیگر، قطبی به ژاپن خواهد رفت و عجیب اینکه دلسوزان فوتبال ایران، ناگهان تبدیل به غمخواران فوتبال ژاپن شدهاند و در مطالبشان به باشگاه ژاپنی بابت ریسکشان برای سرمایهگذاری روی یک «گردوی در بسته» هشدار میدهند
1.گزارشی که دربارهی پیوستن افشین قطبی به تیم شیمیزو منتشر شد، با این جمله به پایان میرسید: «این قرارداد جواب محکمی به منتقدان افشین قطبی است». یا نویسنده زیادی خوشبین بوده یا هنوز منتقدان و داعیهداران فوتبال ایرانی را خوب نشناخته است.
2.اما بازخوردهای همین چند روزه، هر آدم خوشبینی را میتواند سر عقل بیاورد و مختصات فوتبال ایرانی را برای هزارمین بار یادآوری کند. شاید ایران تنها کشوری باشد که سرمربی تیمی در کنفرانس خبری بعد از بازی، نه دربارهی تاکتیک و حتی حواشیاش تیمش، که دربارهی قرارداد یک مربی با فدراسیون کشوری دیگر اظهارنظر میکند. این البته شیوهی مرسوم این سالهاست که در تمام قسمتهای زندگی ما نفوذ کرده است؛ در کار خودمان ماندهایم اما علاقهی عجیبی به دخالت در کار دیگران ِ جهان داریم.
۳.سرفصل تمام اظهارات این دو سالهی اخیر منتقدان افشین قطبی، دلسوزی برای فوتبال ایران بوده. وقتی او سرمربی پرسپولیس بود، پیشکسوتان این تیم، به طور مدام برای نیمکت تیم بزرگی به نام پرسپولیس دلسوزی میکردند که توسط یک آنالیزور ساده به حضیض رسیده است و وقتی قطبی به تیمملی آمد، همه یکباره به لباس افراطیترین ناسیونالیستهای تاریخ درآمدند و به جز آنالیزور بودن، پاسپورتهای غیرایرانی قطبی را هم به اتهامات افزودند تا خطابههایشان بلکه کمی بیشتر خواهان و گریهکن داشته باشد. حالا اما چیزی نزدیک به دو ماه دیگر، قطبی به ژاپن خواهد رفت و عجیب اینکه دلسوزان فوتبال ایران، ناگهان تبدیل به غمخواران فوتبال ژاپن شدهاند و در مطالبشان به باشگاه ژاپنی بابت ریسکشان برای سرمایهگذاری روی یک «گردوی در بسته» هشدار میدهند.
4.عقب ماندن فوتبال ایران از ژاپن، دیگر حرف قطبی یا روزنامهنگاران دلال دور و برش نیست که با برچسب توهین به فوتبال پرافتخار ایران طرد بشود. شاغلام همین آب و خاک که خودش جزء دلسوزان و خاکخوردههای این فوتبال است، همین یک ماه پیش اعتراف کرد از لحاظ ساختاری ژاپنیها پرفسور هستند و ما لیسانس هم نداریم. حالا واقعا عجیب و محل سوال نیست که چهطور ما زیر لیسانسها در کار و تصمیم پرفسورها تشکیک میکنیم و به آنها نهیب میزنیم تا متوجهشان اشتباهشان بشوند؟
5.اگر تا دیروز برای حرفهای منتقدان به خاطر دلسوزیشان برای فوتبال کشورشان میشد لااقل تره خورد کرد، حالا جوش و جلا زدنشان برای فوتبال یک کشور غریبه و البته پیشرفته را چهطور باید تعبیر کرد؟ واقعا نباید به نیت قبلیشان هم شک کرد و همهچیز را گذاشت سر مشکل شخصی؛ وقتی سطح بحث آنچنان غیرفوتبالی و نازل و مبتذل است که دستیار حمید استیلی، از نظر قطبی دربارهی اینکه مردم ایران دستهایشان را نمیشورند! پرده برمیدارد و میزان حقوق دریافتی یک دههی اخیر او را افشا میکند.
6.تمام کسانی که تا دیروز تصمیم فدراسیون برای پیدا کردن سرمربی قبل از پایان قرارداد قطبی را یک مورد طبیعی میدانستند، حالا عکس این رفتار را، یعنی تلاش قطبی برای پیوستن به تیمی دیگر را غیرحرفهای ارزیابی میکنند. آن هم حالی که مدیران مختلف فدراسیون از فتح الله زاده تا جناب نایب رئیس و از ترابیان تا رئیس داعیه مذاکره با مربی خارجی دارند.
۷.قهرمانی در پرسپولیس فقط و فقط به حساب استیلی و کاشانی نوشته شد. حتی اگر به جامجهانی صعود میکردیم، موفقیت فرضیاش به علی دایی و 5 امتیازی که گرفته بود، میرسید. حالا کمتر از یک ماه به آغاز جامملتها مانده است و منتقدان مطلب مینویسند که اگر قهرمان هم بشویم، ربطی به «امپراطور شکست» ندارد! جالب است که با این همه ناامیدی از یک سرمربی آنالیزورصفت، احتمال قهرمانی در جامملتها را که با مربیان بزرگی نظیر مایلیکهن و طالبی و قلعهنویی هم به دست نیامده را میدهیم.
8.آنالیزور، دستیار، سیاهکار، کوچک؛ اینها لقبهای مرحمتی ما به برانکو ایوانکویچ بود که حالا در نظرسنجیها بالاترین رتبه را به عنوان مربی ملی ما دارد. همینها را دربارهی افشین قطبی گفتیم. دربارهی دیگران هم خواهیم گفت. داریوش شایگان متفکر ایرانی میگوید تاریخ ما شکل دورانی دارد؛ به خاطر همین ما هیچوقت جلو نمیرویم.
9.ما در سیکل معیوب فوتبالمان دور خودمان میچرخیم و هنوز روی نقطهی تقریبا صفر ایستادهایم و فوتبال ژاپن هزاران سال از ما جلوتر است. آنها براساس سیستم طراحی شدهشان عمل میکنند. به خاطر همین داخل سیستم درست و سالمشان نه دلالها نفوذ دارند نه به قول یکی از همان مطالب مخالف و منتقد «لابی هلندیکرهای»قطبی. بیشک حضور قطبی روی نیمکت تیمملی ایران برای بیشتر دیده شدنش موثر بوده اما همانطور که روزنامهی آساهی نوشته ژاپنیها قطبی را برآمده از مکتب هلندی میدانند، نه مکتب فوتبال ایرانی؛ مکتب فوتبال ایرانی در بهترین حالت مربیاش را به لیگ تاجیکستان ترانسفر میکند و به همین مورد هم باید افتخار کند. چیزی که ژاپنیها را مجاب به بستن قرارداد با قطبی کرده است، نه حضور در فوتبال بیبرنامه و به هم ریختهی ایران، که کار کردن در کره و با مربیان هلندیست.
10.ژاپنیهای پرفسور برنامه میریزند و عمل میکنند و جلو میروند و ما دیپلم ردیها نشستهایم و از سیستم آنها هم ایراد میگیریم و آن را زیر سوال میبریم. گناهی هم نداریم. از جنمی دیگر هستیم. جنم ایراد گرفتن و غر زدن و پروندهسازی و درجا زدن، نه برنامهریزی و کار کردن و جلو رفتن.
نشانهاش را هم اگر بخواهید میتوانید در جملهی تاشیما نایب رئیس فدراسیون فوتبال ژاپن پیدا کنید که حضور قطبی در ژاپن را "مثبت" ارزیابی کرده است؛ دقیقا همان واژه و نگاهی که در تمام حرفهای منتقدان و کارشناسان و البته نایب رئیس فدراسیون ما غایب است.
منبع:سایت گل