فوتبال روز:تیمهای مدعی حرکت خود را به سوی پنج مرداد آغاز میکنند تا قهرمانی در این رقابتها را به دست آورند.
براساس یک قاعده کاملا منطقی و معقول میتوان مدعیان قهرمانی در لیگ را انتخاب کرد، حالا شاید در پیشبینی انتخاب مدعیان اشتباهاتی هم صورت گیرد اما معمولا این اشتباهات صورت نمیگیرد. سال گذشته، سه، چهار روز قبل از شروع لیگ نهم پرونده سپاهان، پرسپولیس، استقلال، ذوبآهن، استیلآذین، صبا و مس را به عنوان چند تیم مدعی قهرمانی در مسابقات لیگ مرور کردیم، به دنبال اتفاقاتی که در فوتبال ایران رخ داد مشخص شد که تیمهای مورد اشاره گل صاحب رتبههای اول تا ششم لیگ شدند و مس هم با امتیازاتی که در نیم فصل دوم با لوکا گرفت،خودش را در حد و اندازههای یک تیم هفتم مطرح کرد اما به هر حال نتیجه کسب شده توسط مس در ابتدای فصل برای حضور بین هفت تیم اول کافی نبود. با اتفاقاتی که در فصل نقل و انتقالات رخ داده پنج تیم از هفت تیم فوق را در صف مدعیان قهرمانی لیگ دهم ارزیابی میکنیم و میخواهیم درباره آنها جدیتر بحث کنیم اما معیار خروج تیمهای صبا و مس از جمع مدعیان قهرمانی چند چیز است.
چرا مدعی نیستند
1 - صبا از یاوری به عنوان سرمربی بهره میبرد. محمود یاوری در تاریخ لیگ فوتبال ما 37 سال است که تنها یک عنوان سومی در لیگ داشته است. مردی که 37 سال دور از قهرمانی بوده در سن 71 سالگی نمیتواند معجزه کند، ضمن اینکه بسیاری از ستارههای تیم او از جمع صباییها رفتهاند و مردانی به مجموعه صبا اضافه شدهاند که نمیتوانیم درباره ماهیت آنها ادعای خاصی داشته باشیم. سرهنگ کارکشته فوتبال ایران البته متخصص نجات تیمهای قعر جدولی است و به نظر میرسد هیچ مربیای مثل او نمیتواند ناجی لبه پرتگاهیها باشد. به هر حال قابل درک است اگر تیم یاوری نتایج کربکندی را تکرار نکند.
2 - شرایط مرفاوی و مس درست معادل شرایط تیم صبا با محمود یاوری است. مرفاوی دو بار سرمربی استقلال بوده است. او دو بار با تیم های پرستاره استقلال، به مقام چهارم لیگ رسیده، پس حالا انتظار کسب رتبههای بالا توسط مرفاوی با یک تیم کم ستارهتر از استقلال 85 و 88، توقع به جایی نیست به همان دلیلی که صبا را از محدوده هفت مدعی قهرمانی حذف کردیم، مس را هم از این محدوده خارج میکنیم و دلل آن کوچ ستارههایی چون رجبزاده، آشوبی، عباس محمدی، علی سامره، بیگدلی، جیووانینی و... است و زالدرون هم در لیست فروش قرار گرفته اما ورودیهای مس، وزن خروجیهایشان را ندارند و طبیعی است تیمی که دیگر دغدغه لیگ قهرمانان آسیا را هم ندارد، از لحاظ مهره سبکتر شود.
مس با آن همه بازیکن تراز اول با پرویز مظلومی راه سقوط را در پیش گرفت و حالا بعید نیست صمد کمتجربه هم اسیر برخی حواشی فوتبال کرمان شود. حواشی متعددی که در فصل قبل بارها موجب تنش و درگیری در اردوی این باشگاه صنعتی شد.
3 - امروز تیمهایی مثل سایپا، فولاد خوزستان و تراکتورسازی ادعا دارند که قادر به کسب قهرمانی یا افتخار هستند، بنابه دلایلی آماری خروج این سه تیم را هم از محدوده مورد اشاره حدس میزنیم. با بررسی معیار قدرت تیمها، این سه تیم فاقد ارزش قهرمانی هستند. حالا اگر کسی به این معیارها اعتراض دارد میشود از همه پارامترها مثل قدرت ستارهها، پیشینه قهرمانی تیمها، نوع آمادهسازی، بررسی انگیزهها و... دست به مقایسه زد.
چرا مدعی هستندحالا بد نیست نگاهی به پنج مدعی قهرمانی داشته باشیم که آمار به نفع آنها شهادت میدهد.
1 - سپاهان / گرچه آنها تازه از خواب یک قهرمانی شیرین و ایدهآل خارج شدهاند اما به همان نفرات بسنده نکرده و تیم را تقویت کردند. مجموعه انسانی سپاهان تا آخرین روزهای فصل هم شایسته قهرمانی بود و به اصلاح بضاعت انسانی جمعآوری شده توسط آنها و استفاده از جانواریو و خسرو حیدری، نفراتی که با وجود آنها قهرمانی لیگ 87 برای قلعهنویی و استقلال ممکن شد و حضور ستارگان دیگری نظیر جواد کاظمیان و بیگزاده حفظ ستارههای قبلی، شکل آمادهسازی، هزینههای کلان و نحوه بدنسازی نشان از تکرار محتمل قهرمانی توسط سپاهان دارد. هر چند سپاهان به ادعای شخص ساکت بین اهالی مطبوعات زیاد محبوب نیست و توجهات بیشتر به سرخابیهاست اما عملکرد آنها گمان تکرار قهرمانی زردهای نصف جهان را قوی میکند. اعتراض و نارضایتی ستارهها از نیمکتنشینی، تهدید جدی تیم قلعهنویی است. تیمی که فقط 13 هافبک دارد.
2 - ذوبآهن/ از دو نایب قهرمانی در دو دوره اخیر لیگ، حالا در پی یک پله صعود هستند. قهرمان جام حذفی شدهاند و تنها نماینده ایران بین هشت تیم برتر لیگ قهرمانان هستند. گرچه از نظر بضاعت انسانی تضعیف شدهاند اما انگیزههایشان به خاطر حضور یا به عبارتی بهتر، تداوم حضور در آسیا تقویت شده است. آمادهسازی و بدنسازی ذوبآهن منطقی و علمی بوده و ابقای ابراهیمزاده اتفاق خوبی برای ذوبآهنیهاست. شاید با شکست در لیگ قهرمانان آسیا، انگیزههای آنها برای درخشش در لیگ افت کند اما زور آنهابرای پشت سر گذاشتن چهار تیم مدعی دیگر کافی به نظر نمیرسد. برخی از ستارههایش دچار تکرار شدهاند و زیاده از حد ثبات دارند(!) که در یک تیم حرفهای امروزی فاکتور مثبت به حساب نمیآید اما باید به یکپارچگی و قدرت بازی گروهی ذوب احترام گذاشت.
3 - استقلال/ با دعواهای نه چندان جذاب هیات مدیره سابق، باشگاه یک ماه در کما فرو رفت و همه، آنها را عقب مانده از سایرین (از لحاظ زمان) فرض میکردند اما با حضور فتحا...زاده و جذب ستارههای نظر هواداران آبی و مطبوعات جلب شد. آمدن مبعلی، آشوبی، ستارگان برزیلی، میداوودی، شیرزاد شانس پرویز مظلومی که دو سال قبل مس را تیم سوم لیگ کرد، بالا رفت و حفظ مجیدی تا حدودی کوچ جانواریو، حیدری، اکبرپور و کاظمی را جبران کرد.
کلیت کادر فنی استقلال هارمونی لازم برای اجرای تاکتیکهای تیمی را دارد اگر عناصر حاشیهای بگذارند. آمادهسازی استقلالیها چندان منظم و علمی انجام نشده است. استقلالیها برای زدن سپاهان انگیزه بسیار دارند، گروه لجستیک آنها امسال قوی است اما برآیند قدرت آنها در امور فنی در حد قهرمان برآورد نمیشود.
استقلال ثباتی که برای یک تیم قهرمان لازم بود را با تغییرات مدیریتی از دست داد و دیگر فردی چون علی انصاری را کنار خود ندارد که در بحرانهای مالی به داد آنها برسد. مشکلات بودجهای رقیب استقلال در این فصل هستند و البته جنجالهای قلعهنویی که تمام نمیشوند.
4 – استیلآذین / آنها عادت دارند با عوامل موفقیت بازی کنند! مثلا با دستنشان قهرمان دسته اول میشوند و کنارش میگذارند. با حمید استیلی در لیگ نتایج خوب میگیرند و او را پس میزنند و حشمت مهاجرانی بهترین مدیر فنی لیگ را حذف میکنند.
ظاهرا آنها فقط بازی با اسمها را دوست دارند و ماندن در حریم حاشیه و سر و صدا را میپسندند. جذب زنیدپور و اشجاری بهترین عملکرد آنها در امور فنی بود البته سیاوش اکبرپور، معدنچی و کاظمی هم خوب بودند اما مهرهای چون زنیدپور برای درخشش در لیگ پرانگیزهتر است. حضور هشت مربی برای آنها اسباب طنز اهالی فوتبال خواهد شد. دو نوع آمادهسازی از لحاظ فنی برایشان خوب نخواهد بود. تیم یکدستی ندارند و انگیزههای آنها چندان میدانی نیست و بیشتر شکل انگیزه آنها انتقامی و مادی به نظر میرسد. استیلآذین دارای شاه مهرههایی چون مهدویکیا و کریمی است اما این کاخ عظیم بر پایههای سستی بنا شده. چون دروازهبانی در حد و نام این باشگاه خصوصی جذب نشده است. استیلآذین نقطه قوتی به نام حبیب هدایتی دارد که برای هر تیمی یک نعمت است. این باشگاه مجموعهای از ضد و نقیضهاست و امتیاز روانی کمتری نسبت به سپاهان دارد.
5 - پرسپولیس / کاشانی اختیارات علی دایی را زیاد کرده و این مساله احتمالا باعث خواهد شد که بعدها مسوولیت دایی در همه زمینهها بیشتر شود. دایی با پرسپولیسیها باید حرفهای زیاد بزند. بسیاری از ستارههایی که تیمهای دیگر عاشق حضورشان هستند توسط دایی دیپورت شدند. به نظر بعضیها شاید رفتن عادل کلاهکج، محسن خلیلی و میثم بائو منطقی نبود اما پرسپولیس از لحاظ فنی در امر یارگیری، به دلخواه و انتظار عمل نکرد و به جذب متوسطها بسنده کرد. به نظر میرسد که بین پنج تیم مدعی شانس پرسپولیس از همه کمتر باشد اما یادتان باشد که پرسپولیس بهرهمند از مدیریتی است که میتواند درجهبندی را تغییر دهد و سرمربیای که خوره موفقیت است. دایی چاقوی دولبهای است که اگر سمت تیزش روی حریفان قرار گیرد میتواند با نیروی انگیزه قرمزها را مدعی کند.
شاید درجهبندی سپاهان، ذوبآهن، استقلال، استیلآذین و پرسپولیس منطقی باشد اما به هر حا ل در فوتبال هیچ چیز، وابسته به آمار و منطق نیست. این واقعیت را در طول فصل با هم مرور میکنیم.
شما میتوانید از آدرس زیر وارد صفحه اصلی
سایت شوید: www.footballrooz.com