خداداد عزیزی با خشم وایتبردی را که با توصیههای تاکتیکی پر شده بود به گزارشگر نود نشان داد و گفت: «هرچه به بازیکنان گفتم فایده نداشت. من گفته بودم که ذوبآهن با اوت دستی گل میزند. گفته بودم هافبکهایشان شوتزن هستند، گفته بودم چه طور به آنها گل بزنید. اما چه فایده؟ وقتی به حرف من گوش نمیکنند، همان بهتر که بروم.»
این همان ادعایی بود که عبدالحمید رمضانی، مدیر فوتبال استقلال اهواز نیز آن را تایید کرد و گفت خداداد به این دلیل به رختکن نرفت که بازیکنان حرفهای او را گوش نمیگیرند.
مربی، کدام مربی؟
سالها پیش ناصر ابراهیمی مربی پرسپولیس که از نمایش بایر لورکوزن به مربیگری کلاستاپمولر هیجانزده شده بود، در تمرین عصرگاهی پرسپولیس از بازیکنان خواست مثل لورکوزن بازی کنند! و با گذشت نزدیک به یک دهه و ظهور مربیان جوانتر که در بازیگری پرافتخار بوده و هیچ مربی داخلی و خارجیای را قبول نداشتند، دنیای مربیان فوتبال ایران تغییر نکرده است. خداداد به بازیکنان میگوید که ذوبآهن چه طور گل میزند اما وقتی که به عنوان سرمربی باید در تمرین، آنتیتز خود را برای مقابله با تز سرمربی ذوبآهن رو کند، چیزی جز کلمه به یاریاش نمیآید. در واقع او مربیگری را با آنالیز اشتباه گرفته است. شمای سرمربی اصولا وقتی میتوانید با تیم حریف مقابله کنید که بازیکنان را با شبیهسازی، به نحوه مقابله یا ضدتاکتیک عملا آشنا کنید.
حرف راست از زبان طرفدار خوزستانی
یک هوادار استقلال اهواز در گفتوگو با گزارشگر نود چنین گفت: «خداداد که از افشین قطبی ایراد میگرفت خودش چه کارنامهای در مربیگری از خود باقی گذاشته؟» با هم مرور کنیم. او بعد از یک فصل کار با ابومسلم پرستاره در مسابقهای پرتنش که بازیکن تیمش را بیرون کشید و ابومسلم را 10 نفره کرد، از این تیم رفت و چندی بعد به عنوان مدیر فنی به پیام پیوست و در فصل بعد که در لیگ سرمربی این تیم بود بعد از کسب نتایج ضعیف در اعتراض به شرایط مالی کنار کشید. استقلال اهواز هم سومین ماموریت نافرجام خداداد در دوران مربیگری است. کسی که در دوران بازیگری هم به اندازه ساقها از زبانش کار میکشید. نکته اما اینجاست که عرصه مربیگری، کاملا متفاوت است. شما باید مغز داشته باشی...
لطفا درخصوص این خبر نظر دهید
برای دیدن بقیه اخبار در قسمت آخرین
اخبارازدنیای فوتبال روی خبر مربوطه کلیک کنید