فوتبال روز

آخرین اخبار فوتبال ایران،لیگ برتر،دسته یک،پرسپولیس،استقلال،عناوین روزنامه های ورزشی،حاشیه های فوتبال،فوتبال دنیا،جدول لیگ برتر

فوتبال روز

آخرین اخبار فوتبال ایران،لیگ برتر،دسته یک،پرسپولیس،استقلال،عناوین روزنامه های ورزشی،حاشیه های فوتبال،فوتبال دنیا،جدول لیگ برتر

پرونده شغل دوم ستارگان فوتبال و هنرمندان سرشناس

  
دنیای فوتبال:بازیکنان و بازیگران معروف معمولا شغل دومی غیر از فوتبال و هنر را برای ادامه زندگی انتخاب می‌کنند. شغل‌هایی که با توجه به میزان علاقه‌مندی و کشش آنها انتخاب می‌شود و البته بیشتر پول آنها در کار وجود دارد تا خود آنها.

مجتبی جباری یکی از بازیکنانی است که طعم شغل دوم را چشیده اما فعلا اوضاع برایش چندان مساعد نیست. مجتبی یک خواهر و یک برادر بزرگتر از خود دارد و فرزند سوم خانواده محسوب می‌شود./پرونده شغل دوم ستارگان 

 

از چه سنی با معنی و مفهوم کارکردن آشنا شدی؟
از پنج، شش سالگی.
چقدر زود!
آن زمان این مسئله خیلی تعجب نداشت. اکثر بچه‌ها از همین سن شروع به کار می‌کردند البته نه در سطح حرفه‌ای و جدی بلکه بیشتر نوعی سرگرمی بود، نه به قصد کسب درآمد.
چی کار می‌کردی؟
بامیه می‌فروختم، بلال و حتی دوغ، در همان محله رباط‌کریم.
در یک روز چقدر سود داشت؟
یادم نیست اما یادم نمی‌آید ضرر کرده باشم.
حامی هم داشتی؟
برادر بزرگترم حواسش به من بود و بیشتر از سایرین حمایتش را حس می‌کردم اما پدر خدا بیامرزم زیاد کاری نداشت.
شیطنت خاصی هم می‌کردی؟
مسقطی را توی کاغذ می‌گذاشتم و به سمت دیوار پرت می‌کردم به شکلی که دیوار پر از شیره می‌شد بعد چندین بار با دوستانم این کار را می‌کردیم و لذت می‌بردیم وقتی می‌دیدیم کسی حواسش نیست و به دیوار می‌چسبد. به هر حال در عالم بچگی لذت‌بخش بود.
تا چه سنی این کار ادامه داشت؟
فکر می‌کنم از سال دوم ابتدایی به بعد دیگر به این شکل کار نکردم و در واقع کار دیگری هم نکردم.
چرا؟
دنبال توپ بودم و مدرسه فوتبال. اصلا وقتی برای کارنداشتم.
حالا شغل دومت چیست؟
فعلا هیچی.چون سرمایه لازم برای داشتن شغل دوم را ندارم.
مگر به پولی که می‌خواستی نرسیدی؟
نه. کل سرمایه‌ام به اندازه خرید یک خانه برای خانواده‌ام بود که خوشبختانه این کار را کردم و یک ماشین.
یعنی هنوز خودت خانه نداری؟
نه. خانواده‌ام مهمتر بودند. البته از این به بعد به فکر خرید یک خانه هم برای خودم هستم.
در مورد شغل دوم، مگر سهام دار باشگاه آپادانا نیستی؟
سهام‌دار بودم اما نتوانستم کنار بیایم، بنابراین کنسل شد.
امسال هم که مدرسه فوتبال به راه انداختی.
مدرسه فوتبال سود خوبی ندارد. هدف اصلی من بدست آوردن تجربه بود چون به تجربه‌اش برای آینده نیاز دارم تا بتوانم هر وقت مربی شدم بهتر کار کنم. به نظرم کار کردن در سطوح مختلف نیاز یک مربی است.
فرض کن سرمایه کافی برای داشتن شغل دوم را به دست آوردی. چه می‌کنی؟
باور کنید هرگز به شغل خاصی فکر نکرده‌ام. برایم خیلی مهم نیست البته بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم داشتن یک رستوران بد نیست البته به خاطر سودش، نه اینکه علاقه داشته باشم

از فست فود تا ساخت و ساز
قسمتی از مجموعه طنز مرد دو هزار چهره که نوروز امسال از تلویزیون پخش شد، گرچه شکل غلو شده از فعالیت تجاری فوتبالیست‌های شهیر بود که پول فوتبال را به کار زده‌اند اما نکته اینجاست که برای برخی از بازیکنان، فوتبال در حال تبدیل شدن به شغل دوم است!

در یکی از آن قسمت‌ها، بازیکنانی که داخل رختکن می‌شدند، موبایل به‌دست در حال جمع و جور کردن امور اقتصادی خود بودند و مهران مدیری در نقش کاراکتری به نام«شصت‌چی» وقتی با این پرسش روبه‌رو شد که «آیا بازیکنان آمده‌اند؟» گفت که بازیکنان را نمی‌داند اما جمعی از کسبه محل را دیده که وارد رختکن شده‌اند!
اکثر بازیکنان شناخته شده ایرانی دارای شغل دوم و بعضا سوم هستند که با درآمد حاصله از فوتبال به آن می‌پردازند. استدلال آنها البته منطقی است. دوران فوتبال و قهرمانی چندان طولانی نیست و دوستان پردرآمد ما برای روزهای بازنشستگی نیز باید فکر کنند. در سطح جامعه، گاهی شنیده می‌شود که برخی بازیکنان دست به فعالیت‌های اقتصادی زده‌اند و این شایعات آنچنان بال و پر می‌گیرد که از واقعیت دور می‌شود. بااین‌حال برخی شنیده‌ها نیز حقیقت دارد و می‌توان آثارش را در فلان مغازه یا پاساژ معروف پایتخت پیدا کرد!

کریم باقری، ‌زاده تبریز است، شهری که فرش آن شهره خاص و عام است. اگر او پدرزنی داشته باشد که از قضا از تجار معروف فرش باشد، آنوقت او هم پولی را که در این سال‌ها به‌دست آورده در این بازار سرمایه‌گذاری می‌کند، الحمدالله، اوضاع هم بدک نیست. مثل نیکبخت که به دلیل علاقه فراوانش به لباس و مد و تیپ و از این حرف‌ها، سود سرمایه‌گذاری قدیمی‌اش در صنعت پوشاک را می‌گیرد و آن را در راه همین صنعت خرج می‌کند!


ساده‌ترین راه سرمایه‌گذاری پول‌های سرسام‌آور فوتبال اما این است که یک مغازه بزنی و به عرضه مستقیم کالا بپردازی. اسمت هم که روی مغازه باشد، مردم برای کنجکاوی هم که شده به مغازه‌ات سر می‌زنند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از بازیکنان شهیر فوتبال ما خودشان را راحت کردند و با افتتاح یک مغازه یا رستوران، در حال درآمدزایی‌اند. بهتر است از بازنشسته‌ها شروع کنیم. نیما نکیسا علاوه بر اینکه برای خودش یک پا هنرمند بود و حتی کاستی هم بیرون داد، رستوران شیک و مدرنی نیز در یکی از خیابان‌های مرکز شهر دارد که اداره‌اش را به پدرش سپرده است. یاهاشمی‌نسب که بالاخره پیتزافروشی‌اش را افتتاح کرد و در کنار آن به واردات لوازم آرایشی و بهداشتی می‌پردازد. در کنار اینها پیتزافروشی سامره در سعادت‌آباد تهران را نیز باید به عنوان مثال ذکر کرد، مدتی تبلیغاتش در روزنامه‌های کثیرالانتشار منتشر می‌شد و او شخصا همه را به امتحان کردن پیتزاهای وارداتی‌اش دعوت می‌کرد.

از صنف رستوران‌دارها که خارج شویم به یحیی گل‌محمدی برمی‌خوریم که هنوز آرایشگاه مجهز خود را اداره می‌کند. از ما نشنیده بگیرید اما آقا یحیی دستی هم در امور خیریه دارد. علی منصوریان هم اخوی دوست‌داشتنی‌اش را سرمغازه کامپیوتر و لپ‌تاپ گذاشته تا در بازار بزرگ کامپیوتر مرکز شهر تهران، جای خالی‌اش را پرکند و به رتق و فتق امور بپردازد. در عوض مهرداد میناوند از راه دور ادکلن‌فروشی‌اش در میلاد نور را کنترل می‌کند که البته خدا را شکر، درآمد این مرکز تجاری شلوغ و پررفت‌و آمد بدنیست. او مدتی به همراه سیروس دین‌محمدی که در این مرکز خرید، مغازه عرضه پوشاک ورزشی داشت(مثل دایی) سری به این مجتمع می‌زدند اما خب، آقا سیروس جای دیگری سرمایه‌گذاری کرده و دیگر به شهرک نمی‌آید. بازار ساخت و ساز مسکن گرچه دیگر درآمد رویایی سال‌های گذشته را ندارد، اما بازیکنانی که گرفتار این حرفه‌ شده‌اند محال است از آن خارج شوند. شاید به پژمان نوری، بازیکن شمالی پرسپولیس، نخورد که یک بساز و بفروش قهار باشد اما هست. او همکار حسین کعبی به شمار می‌آید که نزدیک بود کار ساخت و ساز را تا انگلیس هم گسترش دهد که البته جلویش را گرفتند.


اگر بخواهیم از فوتبالیست‌های بساز و بفروش نما مثال‌های دیگری بزنیم باید به یدالله اکبری، علی کریمی و حامد کاویانپور اشاره‌ای کنیم که این دو تای آخری مدتی با هم شریک بودند که در ادامه کار، شراکتشان به هم خورد. حامد البته با خرید و فروش اتومبیل هم خودش را سرگرم می‌کند و لابد پول‌هایش کم آمده که قصد بازگشت به فوتبال را دارد. مدتی شایعه شده بود که سهام شرکت تولیدی جورابان متعلق به پیروانی و استیلی و عابدزاده است که راست و دروغ آن گردن راویان، اما این را می‌دانیم که حمیدخان در کار واردات برخی کالاهای دیگر مهره چیره دستی به شمار می‌آید.
رضا عنایتی و امیرآبادی به شغل پردرآمد این روزها یعنی موبایل‌فروشی روی آورده‌اند و مغازه‌های آنها در نقاط شمالی تهران رونق خوبی دارد گرچه در مقطعی نزدیک بود ورشکسته شوند که به خیر گذشت.

اینهایی که نام بردیم تنها شماری از فوتبالیست‌های شهیر ما هستند که شغل‌های دوم به مراتب نان‌ و آبدارتری نسبت به فوتبال دارند. به‌هرحال ما که بخیل نیستیم. خدا بیشتر کند

از علی دایی چه می‌شود گفت؟ فوتبالیست موفقی که تبدیل به تاجر موفقی نیز شده تا آنجا که به عضویت اتاق بازرگانی تهران درآمده است. جدا از مغازه‌های فراوان دایی در سطح شهر تهران(منیریه، یوسف‌آباد، شهرک غرب، میدان محسنی) که اجناس ورزشی وارداتی را عرضه می‌کنند او سرمایه‌گذاری‌هایی نیز در بخش املاک چه در داخل ایران و چه خارج ایران کرد، که صدایش بعدا درمی‌آید. قبل از دایی، خداداد عزیزی عرصه‌های جهانی را درنوردیده بود؛ او صاحب یک شرکت تولید قطعات یدکی اتومبیل در سنگاپور است و در دوبی هم سرمایه‌گذاری کرده که مغازه طلافروشی‌اش در مقابل این سرمایه‌گذاری‌ها اصلا به‌حساب نمی‌آید. فرهاد مجیدی زمانی که در دوبی بود، فعالیت‌هایی در ساخت و ساز داشت که اکنون آنها را به‌خاطر رکود در این امیرنشین امارات جمع کرده است. جواد نکونام با حضور در لالیگا، شغل دومش که همان واردات عطر و ادکلن باشد را گسترش داده و این بار جنس‌های اورجینال از اروپا وارد می‌کند. او هنوز سهامدار شرکت تولیدی پوشاک که آن را با تنی چند از رفقا تاسیس کرده نیز هست

دایی اینجا، دایی آنجا، دایی همه جا!

علی دایی در دانشگاه صنعتی شریف درس خوانده.جایی که سال‌ها نخبگان ایران در آنجا تحصیل کرده‌اند، می‌کنند و خواهند کرد. اگر دانشجوی این دانشگاه بوده‌اید، هستید یا دانشجوهای این دانشگاه را می‌شناسید به خوبی می‌دانید که در جیب‌های دانشجوهای این دانشگاه دعوتنامه‌های‌ معتبرترین دانشگاه‌های جهان قرار دارد و کافی است تا اراده کنند که به یکی از این دانشگاه‌ها بروند. دایی از زمان تحصیلش اقتصادی فکر می‌کرد و زمانی که حتی به تهران آمده بود تا اولین ترم حضورش در دانشگاه صنعتی شریف را تجربه کند به تدریس خصوصی روی آورده بود.آن هم در سال‌های میانی دهه 60 که تدریس خصوصی خیلی‌ها را به آن بالا بالاها رساند. با اینکه دایی حتی به آن صورت احتیاجی به درآمد ناشی از تدریس خصوصی نداشت و در خانه یک از صمیمی‌ترین دوستان پدرش در حوالی میدان ونک زندگی می‌کرد، اما او طاقت زندگی مرفه را نداشت و از همان آغاز ورودش به کلان شهر تهران می‌خواست روی پای خودش باشد. او از همان اول کارش اقتصادی فکر می‌کرد. چنانچه چند سال بعد و حتی زمانی که پول مثل حالا وارد فوتبال ایران نشده بود او پس از یکی، دو سال بازی در بانک تجارت، توانست در گیشا و غرب تهران آپارتمان بخرد 




شغل دوم ستاره‌های ایرانی

1- محمدرضا گلزار کلوپ زیبایی
2- بهرام رادان کافی‌شاپ
3- پرستویی کارمند دادگستری
4- بازغی فروش اقساطی خودرو
5- علی لهراسبی تبلیغات
6- تهمینه میلانی معماری داخلی
7- قاسم افشار آهن فروشی
8- رضا کیانیان مجسمه سازی
9- حسین زمان استاد دانشگاه
10- یوسف تیموری فروشگاه لوستر فروشی
11- مهتاب کرامتی مزون لباس
12- محمد سلوکی پیک موتوری و نمایندگی پارس
13- نیما مسیحا کارخانه تولید واکس
14- فتحعلی اویسی کارمند شبکه اول سیما
15- لیلا حاتمی کافی شاپ
16- محمود شهریاری فروش اشیاء عتیقه
17- بهنوش بختیاری منشی صحنه
18- ساعد هدایتی کارمند بیمارستان
19- رضا رشیدپور محاسبات ساختمانی
20- امین تارخ آموزشگاه بازیگری
21- سیدمحمد حسینی معاملات املاک در امارات
22- بهرام شفیعی ساخت و ساز
23- مریلا زارعی تجارت
24- سیدجواد یحیوی کشت گندم
25- علیرضا دبیر فروشگاه شکلات
26- رامبد جوان تبلیغات
27- مانی رهنما تدریس آواز
28- مریم کاویانی پرستار
29- نیکی کریمی مترجم
30- شبنم قلی‌خانی مدرس دانشگاه
31- مرتضی حیدری سهامدار بانک
32- هرمز شجاعی مهر سردبیر خانواده سبز
33- سیدمحمدرضا حسینیان سردبیر زندگی ایده‌آل
34- لاله صبوری مدیر رستوران
35- حمید غلامعلی کارمند بانک
36- رضا عطاران آتلیه عکاسی
37- مجید اخشابی استودیوی تولید موسیقی
38- میناوند معاملات املاک در امارات
39- بهاره رهنما نویسنده
40- حسین رفیعی آتلیه نقاشی
41- پوریا پورسرخ طراحی فضای سبز
42- شاهین آرین تالار پذیرایی
43- سپند و کمند امیرسلیمانی آتلیه عکاسی
44- حسن جوهرچی تبلیغات
45- علی دهکردی دفتر فیلمسازی
46- محمدرضا فروتن دفتر طراحی داخلی
47- امیر تاجیک مهندسی بدنه هواپیما 48
48- سید جواد هاشمی معلم
 
  
 
 
 

                       

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد