دنیای فوتبال:افشین قطبی شاید حالا دیگر خوب بداند حمایتهای یکسویه از او چقدر برایش گران تمام شده است او عادت نداشت در سیبل قرار گیرد و بههمین دلیل وقتی سایت دنیایفوتبال در یادداشتهایی متفاوت به نقد مردی پرداخت که محبوبیت فراوانی دارد خیلی سریع موضع گرفت.
این گفتوگوی چالشی با قطبی شاید متفاوتترین مصاحبهای باشد که از سرمربی سابق پرسپولیس خواندهاید. نکته مهم آن است که نقدهای نوشته شده علیه قطبی در دو سال اخیر همیشه بدون حضور خود او بوده و این بار این فرصت را یافت تا در فضایی تازه با منتقد خود به گفتوگو بنشیند.
هنگام خواندن آن عصبانی نشوید و به این فکر کنید که افشین قطبی در مورد خیلی موارد تاوان چیزی را پرداخت که به آن میگویند؛ «بد دفاع کردن».
از بحثی شروع میکنیم که کمی قدیمی شده ولی شاید به نقطه دلخواه برسد. شما داشتید سرمربی تیمملی میشدید و بعد محمد مایلیکهن این سمت را در اختیار گرفت؟
آنچه قبلا هم گفتهام و الان هم میگویم این است که آرزوی موفقیت برای ایشان دارم. از حمایتها و کمکهای مردم ایران تشکر میکنم و دوست دارم این تیم را در جامجهانی 2010 ببینم.
یعنی الان ناراحت نیستید که روی نیمکت تیمی در جامجهانی نیستید؟
گفتنیها را گفتهام. آرزوی هر مربی است که در بالاترین سطح رقابتها مربیگری کند و جامجهانی بزرگترین رقابتهای دنیاست. فکر میکنم اولین سلیقه هر مربی کارکردن در تیمملی خودش است. حتی از یک مربی برزیلی هم بپرسی دوست دارد در جامجهانی باشد.
(افشین قطبی ترجیح داد ناگهان جهت مصاحبه را عوض کند و این همان چیزی بود که فضای جدیدی را بهوجود آورد.)
حالا من یک سوال از شما دارم. همیشه مرا نقد کردهاید. چرا بدون اینکه من و تو با هم از نزدیک برخورد داشته باشیم؟
آقای قطبی. این حرف شما منطقی نیست. من میتوانم در مورد اسپالتی هم بنویسم، حتی اگر ندیده باشمش.
درست است. ولی پرسپولیس را همه دیدند. بعد از شش سال قهرمانی را دیدند. پرسپولیس فرق کرده بود. این را که میتوانستید بنویسید.
نوشتیم. مدارک آن موجود است. ولی شما با کوچکترین انتقادی واکنش نشان میدهید؟
شما مرتب آن عکسی از من را روی سایت میگذارید که در حال چشمک زدن هستم. یا اینکه تصویر من را بهصورت واژگون روی سایت میگذاشتید. سایت شما میخواهد شخصیت یک نفر را پایین بیاورد. شاید هم اشتباه میکنم. ولی خیلی یکطرفه رفتید. بالاخره من جایگاهی دارم.
نکته همینجاست. بازی با عکس برای جذابتر شدن مطالب، یک کار غیرحرفهای نیست. مثلا شما سابقه ملی نداشتید. چطور میتوانید خود را محقترین فرد بدانید و حتی تماشاگران را با رفتن ناگهانی در آچمز قرار دهید؟
بگذارید من بپرسم. کدام مربی ایرانی را میشناسید که با 45 سال سن با سه تیم مختلف در جامجهانی کار کرده باشد. با هیدینک و ادووکات و پیم وربیک کار کردهام. پیم وربیک من را گذاشت کمک مربی اول میتوانست یکی دیگر را بگذارد. روی نیمکت کره هم نشستم. کرهایها میتوانستند با آن همه پول و امکانات هر مربی دیگری را بیاورند. بورامیلوتینوویچ میگفت آرزو داشتم در 45 سالگی سابقه تو را داشتم. وقتی فهمید که سرمربی تیمملی نشدهام گفت: «باورم نمیشود که مربی ایران نشوی.»
شما گفته بودی نام من لرزه به تن کرهایها میاندازد؟ الان مولر را همه در ایران میشناسند ولی نمیتوان گفت از او وحشت دارند؟
کرهایها من را میشناسند. آنها میدانستند اگر روی نیمکت تیم ایران بنشینم برایشان همهچیز سخت میشود. خطرناک است. فراموش نکنید آنها خودشان مربیان زیادی دارند. چرا من را آوردند.
یعنی حتی مدعی سرمربیگری کره جنوبی هم هستید؟
همهچیز در فوتبال میشود. کدام مربی ایرانی رفته خارج در سطح من کار کرده.
اینکه دلیل نمیشه شما در محیط خارج بزرگ شوید و طبیعی است که در همانجا مشغول شدید؟
یک مربی برود خارج کار بگیرد و بگوید من ایرانی هستم خیلی سخت میشود. دایی که اینقدر مطرح است و آقای گل بوده چرا هیچکس نمیآید دنبالش.
خود شما چطور؟ الان مدتهاست که تیمی ندارید؟
مگر رایکارد الان بی تیم نیست. مورینیو مگر چند وقت بیکار نبود؟ الان اسکولاری چند وقت است که کار گرفته؟
اسکولاری یک مربی تورنمنتی است. این را که دیگر نمیشود انکار کرد؟
من که در تیمی مثل پرسپولیس کار کردهام حالا دیگر نمیتوانم بروم هر تیمی کار کنم. دوست دارم به جلو بروم.
آیا واقعا آنالیزوری چلسی را قبول میکردید. یکی از طرفداران شما در یادداشتی نوشته بود آنالیزوی چلسی از سرمربیگری ایران چیزی کم ندارد؟
نه. من فقط میخواهم سرمربی شوم. هیچوقت به آنالیزوری فکر نمیکنم.
خب نکته همینجاست. خیلی از حمایتهایی که از شما شده به همین سوءتفاهمات رسیده. ما در مقاطعی هم از شما حمایت کردهایم. مثلا به محض رفتنتان از ایران وقتی شیث رضایی مصاحبه کرد ما نوشتیم؛ «شیث ساکتشو»
میخواهم چیزی را به شما بگویم. بروید بپرسید لیتبارسکی چرا رفت. وقتی حمله میکنند به ماشینی که مامانت، خواهرت و خانمت در آن هست باید چه کار کنم. تنها مربیای که وقتی تیم عقب بود میایستاد کنار زمین و کار میکرد من بودم. هر مربی ایرانی چه کار میکند، بعد بیایید من را ببینید.
بین کره و ایران کدام تیم را برای مربیگری انتخاب میکنید؟
شما خودت چه فکر میکنی. خب معلوم است که ایران را انتخاب میکنم. همه وقتی آمدم به من حمله کردند. پدر من معلم مهربانی بود. آن وقت شایعه کردند پدر من رضا قطبی بوده.
ولی خیلیها هم حمایتتان کردند. شما باید تحمل فضای چند صدایی را داشته باشید. چون به بینالمللی بودن خودتان اعتقاد دارید. فکر میکنید حمایتهای یکطرفه بهنفع شما بوده یا نه؟
من نمیدانم. نه یک دانه از کسی گرفتهام و نه یک دانه به کسی دادهام. برای یک ایرانی کارکردن در خارج سخت است، اما در خارج با من بیشتر مهربانی میکردند. در پرسپولیس چقدر زیرآب من را زدند. همین بازیکنان...! یادم نمیرود، کاشانی حرف خوبی به بازیکنان میزد. میگفت اگر خوب بازی کنید به بهشت میروید، چون مردم را شاد میکنید.
داریوش مصطفوی مصاحبهای کرد و گفت افشین قطبی مسئولیتپذیر نیست و ارتباط خوبی با بازیکنان ندارد، او مدتی مدیرعامل باشگاه بود و حتما در مورد نکتهای خاص صحبت میکند؟
نمیدانم واقعیت دارد. ممکن است نظرش باشد. نمیدانم. چیزی که میخواهم بگویم این است که پشتسر هیچکس حرف نمیزنم.
دشمن نداشتید؟
دشمنهایم را دوست دارم.
ممکن است دوباره سرمربی یک تیم ایرانی شوید؟
در فوتبال یاد گرفتهام که هیچ وقت نمیشود و گفت هرگز یا همیشه. باید ببینیم چه اتفاقی میافتد. هیچکس فکر نمیکرد ایران به عربستان ببازد.
ولی همین چند دقیقه پیش گفتید که در ایران زیرآب شما را زدند. با این ذهنیت چطور از بازگشت حرف میزنید؟
گفتم که در فوتبال هر اتفاقی ممکن است.
حاضر هستید با شناختی که از کره دارید اطلاعات و آنالیز این تیم را در اختیار مایلیکهن بگذارید؟
من هستم. مایلیکهن شخصیت بسیار خوبی دارد. حاضرم آنالیز کرهجنوبی را اگر بخواهد در اختیارش بگذارم.
جام جهانی میرویم؟
کار سختی است. ما هنوز میتوانیم با دوم شدن تمام کنیم.
اصلا چی شد که با کفاشیان تماس گرفتید؟
[پاسخ قطبی به این سوال چند روز پیش در قالب مصاحبهای دیگر چاپ شد. تاکید داشت که پیغام دادهاند کفاشیان میخواهد با او صحبت کند. تلفن داده بودند و بعد...]
شما در سایت خود عکس من را کنار جورج بوش گذاشتید. این خیلی ناراحتم کرد.
آن مطلب طنز بود. این خیلی واضح است.
شما که اینقدر برایم بد نوشتید باز هم مردم بیشتر دوستم دارند. من که آمدم تماشاگران به فوتبال برگشتند.
نه. قبل از شما هم ورزشگاهها پر میشد. موارد زیادی برای مثال زدن وجود دارند. حضور 120 هزار نفر را هم قبلا تجربه کردهایم.
من نامههایی دارم که پروفسورها، دکترها، معلمان، نویسندگان و... در آنها از شوق دوبارهشان به فوتبال خبر دادهاند. مشکل این است که در ایران حاشیهها فرصت تمرکز را میگیرند. الان فکر کن مایلیکهن باید چقدر تمرکزش را روی حاشیهها و روزنامهها بگذارد. هیچ جای دنیا اینقدر نویسنده و کارشناس نیست و البته این جذاب است. این را هم بگویم که من همهچیزم خوب نیست.
بازیکنی را بگویید که یادگار افشین قطبی در ایران بوده؟
پاسخ خاصی داده نشد.
نقل از روزنامه دنیای فوتبال
لطفا درخصوص این خبر نظر دهید
برای دیدن بقیه اخبار در قسمت آخرین
اخبارازدنیای فوتبال روی خبر مربوطه کلیک کنید