2.پرسپولیس قهرمان لیگ شده بود. قرار بود بعد از پایان بازیاش در بازی مرحلهی ابتدایی جام باشگاههای آسیا مقابل کوپداق، جام قهرمانیاش را اهدا کنند. پرسپولیس کوپداق را هم برد و در آسیا یک مرحله بالاتر رفت؛ اما وقت اهدای جام، تماشاگران پرسپولیس، یک صدا خواستار حیا کردن عابدینی و استانکو شدند تا تیمشان رها بشود. آن تیم مورد بازخواست تماشاگران قرار گرفت چون بردهایشان فقط با اختلاف یک گل بود!
3.
شاید فکر کنید اظهارنظر استیلی بعد از بازی خفتبار و باخت دو- صفر
شرمآور است. او گفته تماشاگران از این بازی لذت بردند. اما این حرف گزاف
نیست. جای دیگری باید شرم کرد. جایی که این تماشاگران بعد از باخت یک
بازندهی دیگر را تشویق میکنند و و سایت هواداران مینویسند با دایی لااقل
با اختلاف یک گل میباختیم!
4. تیم برندهی سابق که بابت بردهای
ناپلئونی بازخواست میشد، حالا در آرزوی باختهای ناپلئونیست!
5.پرسپولیس
با استانکو استقلال را یکبار برد و یکبار مساوی کرد. نتیجهی حضور
دنیزلی در دربی یک برد و یک مساوی بود. آریهان با بدترین نفرات از استقلال
مساوی گرفت و قطبی جلو سه مربی متفاوت- حجازی، کریمی و قلعهنویی- بازنده
نبود. اما همهی این مربیان رفتند و کسی از این تماشاگران همیشه طلبکار در
باخت روز گذشته یادی ازشان نکرد. صدای پرطنین اسم کسی را فریاد میزد که
کارنامهاش اینگونه است رکورد باختن در بازی رفت و برگشت!
.6-تماشاگران
پرسپولیس مستحق این وضعیت هستند. چون یاد نگرفتهاند برای مربیهای خوب
خودشان هورا بکشند و بدترینها را هو کنند. آنها دچار بیماری مهلک عدم
تشخیص دوست و دشمن هستند. فرق خوب و بد، درست و غلط را متوجه نمیشوند و به
خاطر همین هر کالایی را میشوند قالبشان کرد. میتوان به راحتی استیلی را
به عنوان عامل قهرمانی لیگ هفتم روی نیمکتشان نشاند تا نتیجهی قدرت فنی
این مربی را با حضور در پلهی پانزدهم جدول مشاهده کنند.
.7-استیلی و
کاشانی هم بروند، دو نفر دیگر میآیند در همین حد و حدود. برای مردمی که
قدرت تشخیص ندارند، همیشه خطر ظهور یک جنس بنجل در کمین است. پرسپولیس
احتیاج به یک خانهتکانی بزرگ دارد. البته نه در مدیریت و نیمکت مربیگری و
بازیکنان.؛ در افکار خاکگرفته و فسیل شدهی هوادارانش. اگر اینجا
خانهتکانی بشود، دیگر هیچ معلم سادهای مدیر این نخواهد شد، مربی اخراجی
دیگر تیمها روی این نیمکت نخواهد نشست و بازیکنانی که اول فصل با مربی تیم
دیگر لیگ عکس یادگاری میگیرند، پشت ضربات پنالتی و دم دروازهی حریف
نمیایستند تا همهی توپها را به خارج و اوت و هوا بفرستند.
8..این
جمله کلیشهای اما کارگشاست. احتیاج نیست دنیا را تغییر بدهی، ابتدا خودت
را عوض کن. تماشاگر پرسپولیسی این کار را اگر بکند، پیروز خواهد شد؛ اما
اگر قرارش به فریاد زدن اسم شکستخوردهها و رها و حیای معروف است، نیمفصل
دوم را هم باید در کنار نوابغی مثل استیلی و کاشانی و با واقعیتی به نام
شکست سر کند و اشک بریزد و بر بخت بد که نه، بر بیتدبیری و بیعملی خودش
لعنت بفرستد.
منبع:سایت گل