یکی از بخشهای ویژه این برنامه به خاطرات علی کفاشیان از بازی ایران و عربستان در چارچوب بازیهای مقدماتی جام جهانی 2010 آفریقا جنوبی برمیگشت، وقتی مجری برنامه از کفاشیان پرسید آقای شما که همیشه لبخند میزنید اتفاق افتاده جایی کم بیاورید، که کفاشیان در پاسخ به این سوال گفت:« من روزی که ایران به عربستان باخت خیلی کم آوردم، اصلا حوصله هیچ چیزی را نداشتم، انگار دنیای روی سرم خراب شده بود هر کسی مرا میدید یک متلکی به من میگفت، آن روز خیلی کم آوردم برای همین روز هشت فروردین آن سال را به عنوان یکی از تلخترین روزهای زندگی ورزشیام هیچ گاه از یاد نمیبرم.»
خندههای آقای رئیس حتی در زمان ناکامی یکی دیگر از سوژههایی بود که امیر حسین مدرس درباره آن از کفاشیان سوال کرد، که وی در واکنش به این سوال اینگونه پاسخ داد:« من همیشه ترجیح میدهم به جای اخم کردن لبخند بزنم، شاید این مساله برای خیلیها قابل پسند نباشم اما من این شکلی هستم، فکر میکنم که بخش دیگری از خندههای من مربوط به ورزش کردن من باشد،چون من همیشه ورزش میکنم همین مساله باعث شادابی و روحیه خوب من میشود، درثانی خنده اصلا بد نیست به شما هم توصیه میکنم در زندگی همیشه لبخند بزنید.»
کفاشیان در لابه لای سخنان خود به نکته جالب توجهی اشاره کرد، مسالهای که تا پیش از این پرده از ان برنداشته بود اما حالا که قرارداد کارلوس کرش نهایی شده و او به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شده، از این ماجرا سخن میگوید:«ما بعد از رقابتهای جام جهانی و پس از آن رقابتهای جام ملتهای آسیا تلاش کردیم فوتبال ایران را به سمت فوتبال حرفهای پیش ببریم از این رو بعد از رفتن آقای قطبی طی یک پروسه برنامه ریزی شده به سمت انتخاب مربی بزرگ رفتیم، ابتدا برای خود مشخص کردیم که مربی تیم ملی یا باید مربی بزرگ خارجی باشد، یا مربی بزرگ داخلی، چون میدانستیم مردم ایران مربی درجه دوم و سوم خارجی را اصلا دوست ندارند، به همین دلیل به سراغ دو مربی بزرگ رفتیم، اول پیشنهاد خود را به کارلوس کرش دادیم و همزمان با سرمربی تیم ملی صربستان در رقابتهای جام جهانی 2010 حرف زدیم، کارلوس کرش از پیشنهاد ایران استقبال کرد اما اعلام کرد باید بررسی کنم اما آنتیچ از همان ابتدا پیشنهاد ما را نپذیرفت برای همین مذاکرات خود را با کارلوس کرش آغاز کریم، چندین بار با او حرف زدیم تا وی متقاعد شد به ایران سفر کند و شرایط را از نزدیک مشاهد کند، پس از این سفر او به کشورش بازگشت و اعلام کرد به دلیل مشکلات خانوادگی به ایران نمیآیم اما برای آن که مردم ما دوست داشتند مربی بزرگ خارجی به ایران بیاید بدون این که کسی خبردار شود بار دیگر با وی وارد مذکاره شدیم که سرانجام این اتفاق افتاد و موفق شدیم وی و دستیارانش را به تهران بازگردانیم.»
یکی از سوالات جالبی که در این برنامه از علی کفاشیان پرسیده شد،موضوع مدیریت کفاشیان در فوتبال ایران بود،او با صراحت تمام گفت:« بزرگترین مشکل من این است که رک نیستم، با همه رودبایستی دارم، اگر کمی رک بودم و حرفم را بدون استرس میزدم خیلی از مسائل به وجود نمیآمد اما به دلیل این که رودربایستی دارم این مشکلات هرگز به وجود نمیآمد به همین دلیل این مساله را به عنوان نقطه ضعف خود میپذیرم.»
پس از این که کفاشیان این جمله را مطرح کرد،مجری برنامه با زیرکی حاصی خیلی زود از او پرسید، آیا با تمام این تفاسیر پیش آمده با کسی درگیر شوید وآنقدر از دست وی عصبانی شوید که به منشی خود بگوید این را در دفتر من راه ندهید یا زنگهای او را جواب ندهید، کفاشیان با لبخند همیشگی خود به این سوال پاسخ داد:« اگر این طوری بودم که حالا این قدر منتقد نداشتم، نه من اصلا چنین روحیاتی ندارم، برای همین هیچ وقت این قدر عصبانی نشدم، اما با همه این تفاسیر روزی شکست ایران مقابل عربستان خیلی اعصابم خورد بود ولی هرگز به کسی بی احترامی نکردم.البته من جواب تلفن خیلیها را نمیدهم چون وقت نمیکنم شاید باور نکنید من روزانه نزدیک به 600 تماس بیپاسخ دارم که این مساله شاید موجب رنجش برخی افراد از من شود اما باور کنید که فرصت پاسخ دادن به تلفن بعضی دوستان را ندارم.»
یکی دیگر از بخشهای جالب سخنان رئیس فدراسیون فوتبال موضوع حضور وی در جمع خانوادهاش بود، وقتی رئیس فدراسیون فوتبال با این سوال رو به رو شد، در این خصوص گفت:« من هر روز طوری برنامه ریزی میکنم که ساعت هشت شب منزل باشم؛ فرزندان من علاقه زیادی به فوتبال ندارند ولی با این تفاسیر اخبار فوتبالی را دنبال میکنند، همسرم ولی اینگونه نیست بنده خدا هر روز روزنامه های ورزشی را مطالعه میکند و درباره انتقاداتی که از من شده با من حرف میزند و دائما تاکید میکند که فلان کار را انجام دهم فلان کار را انجام ندهم.»
همین مساله سبب شد تا امیر حسین مدرس نظر کفاشیان در خصوص عملکرد رسانههای ورزشی را جویا شودف که کفاشیان در این باره گفت:«روزنامههای ورزشی زیادی در ایران داریم، برخی جاها خوب عمل میکنند بعضی اوقات ما را به دردسر میاندازند، تعداد زیاد روزنامهها باعث شده که رقابت بین آنها زیاد شود همین رقابت برای ما دردسر درست میکند همه آنها با من تماس میگیرند که خبری را به ما یده که بقیه نداشته باشند، بعضی وقتها هم که مطالبی را منتشر میکنند که واقعا ما و فوتبال ایران را با چالش رو به رو میکند، با تمام این تفاسیر مجبوریم که با این شرایط کنار بیایم چون آنها هم برای خود مخاطبانی را دارند.»
کفاشیان که دوست داشت در خصوص رفتارهای اعضای خانوادهاش با وی صحبت کند، با بیان خاطرهای گفت:« باور کنید اعضای خانواده جرات نمیکنند با من بیرون بیایند،سال گذشته در راهپیمایی 22 بهمن به همراه همسرم به خیابان انقلاب رفتیم تا در راهپیمایی شرکت کنیم،وقتی در خیابان راه میرفتیم متوجه شدم همسرم کمی از من عقب تر حرکت میکند وقتی از او سوال کردم چرا کنار من راه نمیآید به من گفت میخواهد ببیند که مردم درباره همسرم چه میگویند بعدا متوجه شدم که هر کسی پشت سر من چه حرفهایی زده یکی گفته این کیه که همیشه فقط میخندد، یکی دیگر فحش میداده و دیگری نظری دیگری داشته برای همین آنها ترجیح میدهند کمتر با من بیرون بیانید.»
در پایان این مصاحبه متفاوت مجری برنامه از کفاشیان سوال کرد، آیا اعتقاد دارید که فوتبال ایران در زمان مدیریت شما موفق عمل کرده است یا خیر،که کفاشیان در پاسخ به این پرسش گفت:« کشورهایی دیگر رشد بیشتری داشتند اما ما هم موفق بودیم ولی کمی بدشانس بودیم باید تلاش کنیم که بهتر از قبل باشیم اما باید بپذیرید که ما هم در فوتبال ایران موفق عمل کردیم.»
آخرین بخش این برنامه سوالات تک کلمهای بود که کفاشیان به هر یک از آنها پاسخ داد:
علی دایی: مردی که من همیشه برای او احترام قائل بودم، اصلا با او مشکل ندارم هرچند که در موقعیتهای کاری اختلاف سلیقه وجود دارد اما همیشه برای او احترام قائلم چون او یکی از اسطوره های فوتبال ایران است.
محمد دادکان: مردی سخت کوش ولی کمی عصبانی
عادل فردوسیپور:آدم باهوش که استعدادش را در جهت منفی به کار میگیرد. علی سعیدلو: مدیری که در دوره خودش موفق عمل کرد.