فوتبال روز:نه خداداد را دعوت به روزهی سکوت میکنیم نه علیرضا مرزبان را دعوت به انصاف. بازیهای تیمملیمان را دنبال میکنیم؛ تیم و مربیای که تمام فشارها را تحمل کردند،توسط کارشناسان وطنی و روزنامهنگاران تحقیر شدند اما به کارشان ادامه دادند
1-به رسم همیشهگی اگر قرار باشد بنویسم باید بگوییم ما بر اشتباهات داوری، سرماخوردهگی بازیکنانمان و مخالفانی که از هیچ کاری برای بازنده بودن این تیم کوتاهی نکردند، غلبه کردیم. مثلا میشود این نتایج را بولد و بزرگ کرد و جلو مخالفان گرفت و آنها را به سکوت دعوت کرد. یکی از مخالفان کلاسیک این تیمملی یعنی خداداد عزیزی خودش وعده داده بود اگر به دور بعد صعود کردیم، روزهی سکوت میگیرد. اما این رسم و روش درستی نمیتواند باشد.
2.فوتبال را با دیدهگاه عامیانه دیدن کار آنهاییست که هر موفقیت و برد یا هر شکست و باختی را به جاهایی به جز زمین فوتبال ربط میدهند. «شانس آوردیم» یا «دستهای پشت پرده سر ما را برید»؛ اینها حرفهای فوتبالی نیستند. همین امروز یکی از مجلات در ضد گزارش بازی ایران-عراق سرمربی تیمملی ایران را رسوای خدایی معرفی کرده بود و برد مقابل را به علاقهی کسی به ما در آن بالا ربط داده بود.
3.این تیم در طول بازی هیجانانگیز نیست. مثل تیم سال 96 زمین را به آتش نمیکشد. آرامش دارد و در تمام طول بازی کارهای تاکتیکی تمرین شده را انجام میدهد. گاهی به درستی و در مواقعی با اشتباه. اما سعی میکند جای اینکه به شکل قبیلهای و غریزی به مواضع دشمن حمله کند و با ابزار غیرت و مردانهگی پیروز بشود، کارهای تاکتیکیاش را در آرامش انجام بدهد و در فرصتی که به دست میآید، ضربه را به تیم حریف بزند؛ این تیم هیجانش را وقتی به تماشاگران منتقل میکند که بازی تمام شده و تمام آن حرکات آرام و گاها حوصله سربر اما تمرین شده، به بار نشسته است.
4.این تیم همین حالا هم برنده است. چون توانسته یا لااقل سعی کرده است که دیدهگاه جواد خیابانیوار ما را تصحیح کند. آدم هیجانطلب و غریزهمحوری مثل خیابانی بعد از گل ایران، نه طالب گلهای بیشتر و هجوم همهجانبه شد، نه تیم حریف را به تحقیر روستایی خطاب کرد. خیابانی تاثیر گرفته از تیم فعلی، خواستار آرامش و تمرکز شد تا این نتیجه پابرجا بماند و هیجان بعد از پایان بازی آغاز بشود.
5. در سرزمین ما که تمام اتفاقات در هیجانات آنی میافتد و معمولا به نتیجه منتهی نمیشود و آخرش برایمان چیزی جز پشیمانی به همراه نمیآورد، اینکه یک تیم فوتبال لااقل سعی میکند طبق یک اصول حرکت کند و به نتیجه برسد، اتفاق فرخندهایست. میتوان امیدوار بود در صورت قهرمانی این تیم، چنین شیوهای که پیش از این توسط تیمی مثل ذوب آهن هم تست شده است، تبدیل به رویهی عمومی فوتبالمان بشود تا شاید کمکم دکان مربیان جوکگو و پرخاشگر و قلدر که عموما در فوتبال بیسواد هستند، تخته بشود و آدمهایی نظیر ابراهیمزاده و جلالی بتوانند ایدههایش را داخل زمین اجرا کنند و چیزی از فوتبال به خارج از زمین کشیده نشود.
6. پس رسم همیشهگی را کنار میگذاریم. نه خداداد را دعوت به روزهی سکوت میکنیم نه علیرضا مرزبان را دعوت به انصاف. بازیهای تیمملیمان را دنبال میکنیم؛ تیم و مربیای که تمام فشارها را تحمل کردند،توسط کارشناسان وطنی و روزنامهنگاران تحقیر شدند اما به کارشان ادامه دادند. حالا باید منتظر نتیجهی نهایی بمانیم که اگر حاصل بشود آن وقت خود به خود کسانی که از فوتبال سررشته ندارند اما نانش را میخورند و ادعای مالکیتش را دارند، کنار میروند و جا برای کسانی که میخواهند در آرامش و به دور از هیجانها و حاشیههای کشنده کار کنند، باز میشود.
منبع:سایت گل