فوتبال روز:با فروکش کردن تدریجی هیجانات مربوط به خبر شوکهکننده اخراج علی کریمی از باشگاه استیلآذین، حالا به نظر میرسد فضا برای بررسی دوباره موضوع، این بار از زوایای تازهتر و مهمتر فراهم شده است.
۱-طی روزهای گذشته، داستان اختلافنظر جادوگر با مدیران استیلآذین، در محافل ورزشی مورد پرداخت و تحلیل قرار گرفت، با این حال شاید یکی از مهمترین مسایلی که در ارزیابیهای اخیر از قلم افتاد، نقش صدا و سیمای کشورمان در اطلاعرسانی پیرامون این واقعه بود؛ آنجا که از ساعات اول انتشار خبر، شاهد اتخاذ رویکردی عجیب در جامجم بودیم و از همان بدو کار به صورتی کاملا یکطرفه به استقبال موضوع شتافت و رای به محکومیت علی کریمی در این پرونده داد. رایی که بعدها مشخص شد عده کثیری از اهالی ورزش و صاحبنظران با آن همراه نیستند.
2- «استیلآذین هم عطای کار با علی کریمی را به لقایش بخشید. به نظر میرسد مدیران این باشگاه خصوصی هم دشواریهای کار با این بازیکن ناآرام را درک کردند و مثل مربیان تیمملی، قید استفاده از کریمی را زدند.» آنچه خواندید، نه تغییر رادیکال یک ژورنالیست تندرو در یک مجله زرد افراطی بود و نه بخشی از مصاحبه یک پیشکسوت به ستوه آمده از روزمرگیهای این فوتبال. این جملات، قسمتی از «اصل خبر» اخراج کریمی بود که در روز رقم خوردن واقعه، بارها و بارها در بخشهای گوناگون خبری سازمان، از شبکههای مختلف و با صدای مجریان جورواجور پخش شد و بهت و حیرت میلیونها ایرانی را به همراه آورد. نقض آشکار رعایت بیطرفی و غیبت در اعلام خبری که مربوط به یک قهرمان ملی ایران میشد، آنقدر شدت داشت که حتی واکنش برخی از نمایندگان مجلس و حتی وکلای دست راستی پارلمان را به همراه بیاورد. با این اوصاف کار از کار گذشته بود و مردم سراسر ایران- و حتی هموطنان خارج از کشورمان- موضوع را با روایت جانبدارانه صداوسیما شنیده بودند. مقابله نامانوس جامجم با علی کریمی حتی در روزهای بعد هم ادامه پیدا کرد، به نحوی که برخلاف مدیران استیل- که دائما فرصت عرضاندام در جامجم را داشتند- هرگز مجالی برای دفاع جادوگر از خودش در فراگیرترین رسانه کشورمان فراهم نشد. این آیا، بهترین شکل تعامل با کاپیتان محبوب تیم ملی ایران توسط یک رسانه رسمی داخلی است؟ هرگز!
۳-ظاهرا دوستان دستاندرکار در جامجم، دستکم در پروسه کنار گذاشته شدن علی کریمی وظیفه بیطرفی را از یاد بردند و تا آنجا که صدای خیلیها، از خیلی جناحها و طبقههای مختلف در آمد. جالب اینکه گفته میشود حضور یکی از مدیران صداوسیما- به نام صافی- در هیات مدیره استیلآذین باعث اتخاذ این رویکرد در مجموعه جامجم شده است که اگر اینگونه باشد، حقیقتا باید فریاد «وا اسفا» سر بدهیم. مگر میشود به همین سادگی آبروی یک قهرمان ملی و میهنی را به حراج گذاشت و بر طبل رسوا کردنش کوفت؟ این چه رسمی است که در جامعهای چنین نازا و ناتوان از خلقت قهرمان نو، همان تک چهره کهنه، اما معتبرش را هم میسوزانند و از میان میبرند؟ کمترین انتظار ما از صداوسیمایی که از پول مردم ارتزاق میکند، این است که رسالت «ملی» بودنش را از یاد نبرد و قهرمان «ملی» را دریابد. آیا این توقع زیادی است از مردانی که اصلیترین جبهه فرهنگسازی این مملکت را در کف دارند؟!
4- وقتی دیدیم در پر بینندهترین برنامه سازمان صداوسیما، یک تماشاگر «کلاه مخملی» به اتکای امتیاز متفاوت بودنش، چند دقیقه فرصت عرض اندام و سخنرانی پیدا کرد، آرزو کردیم ای کاش کلاه کاپیتان تیم ملی ایران هم «مخملی» بود، شاید رسانهای که عنوان پرطمطراق «ملی» را یدک میکشد، به این بهانه سراغ او را هم میگرفت!
منبع:روزنامه گل
شما میتوانید از آدرس زیر وارد صفحه اصلی
سایت شوید: www.footballrooz.com