دنیای فوتبال:سرانجام زور سازمان لیگ به فرهاد کاظمی چربید تا سرمربی ابومسلم خراسان تنها بعد از دو بازی هدایت تیمش-آن هم از روی سکوها-عطای کار در مشهد را به لقایش ببخشد و استعفا بدهد.
۱-نکات و مسایل ریز و درشت فراوانی در رابطه با آمدن و رفتن دایی فرهاد به ابومسلم وجود دارد. از سویی کماکان گناه او بر همگان پوشیده است و همین پنهانکاری ایجاد ابهام کرده است و از سوی دیگر، تهدید کاظمی به شکایت از تشکیلات فوتبال ایران در فیفا- اگر عملی شود- میتواند دوستان را حسابی به دردسر بیندازد. این همه اما، موضوع یادداشت پیش رو نیست. آنچه اکنون مدنظر ما قرار دارد،غبنی است که یک باشگاه نگونبخت لیگبرتری از ناحیه اقدامات عجیب و غریب سازمان لیگ متحمل شده است.
2 - از خیلی وقت پیشتر، درست از زمانی که بحث منشور کذایی اخلاقی در سطح رسانهها مطرح شد، بسیاری گفتند و نوشتند که اگر از هزار اشکال چنین پروژه ابتکاری و سست مایهای عبور کنیم، لازمه اجرایی کردن ایدههای این منشور «شفافیت» است. فراوان مطرح شد که در صورت عدم اعلام دقیق اسامی متخلفان همراه با نوع مجازاتشان، انواع و اقسام شائبهها را به وجود خواهد آورد. پند و اندرزهای فراوانی پیرامون اینکه اگر عدم شفافیت محور کارها شود، نه آبرویی برای آدمها خواهد ماند و نه متر و معیاری برای پرهیز دادن از سلیقهگرایی و حب و بغض در صدور احکام؛ با این همه، متاسفانه گوش آقایان در فدراسیون فوتبال به این مسایل بدهکار نبود تا به مرور زمان، شاهد تمام این آفتها باشیم. حالا عدهای بدنام شدهاند، در حالی که بیگناهند، بعضی دیگر محروم هستند، بی آنکه دلیلش را بدانند و البته برخی نیز مستوجب دفاع از خود هستند، اما با این استراتژی عقیم، اصولا فرصتش را نمییابند. ماجرای عقد و فسخ قرارداد فرهاد کاظمی با ابومسلم مشهد هم در زمره سوختوسوزهای اجرای ناقص منشور «من درآوردی» اخلاق میگنجد.
3 -آیا کاظمی محروم بوده است؟ این چگونه محرومیتی بوده که هیچکس از آن آگاه نبوده و هیچگاه نیز به صورت رسمی اعلام نشده است؟ آیا فرهاد کاظمی حق نداشته بداند محروم است؟ آیا جامعه فوتبال نباید از این «حرمت» آگاه میبوده تا نام آقای مربی را از لیست برنامهریزیها و سیاستگذاریهای خود حذف کند؟ اتفاقی که هم اکنون رخ داده، این است که باشگاه ابومسلم با یک دنیا مشکلات ریز و درشت و در شرایطی که خودش به صورت اتوماتیکوار در سراشیبی سقوط افتاده، مبادرت به استخدام یک مربی مثل فرهاد کاظمی کرده است تا چه بسا از شر شرایط فعلی نجات بیابد. مسوولان این باشگاه روی کاظمی برنامهریزی کرده و هواداران نیز به وی دلبسته بودند. با این همه، ورود ناگهانی سازمان لیگ به این پرونده و اعلام این موضوع که کاظمی محروم است، در آستانه تعطیلات نیم فصل لیگ نهم، چند هفته مشهدیها را عقب انداخت و برنامههایشان را به هم ریخت. امروز، چه کسی پاسخگوی تیمی است که علاوه بر خیل مشکلات خودش؛ حالا با کارشکنی فدراسیون هم روبرو شده و چوب ندانم کاریهای سازمان لیگ را خورده است؟ آیا غیر از این است که اگر کمی زودتر مساله کاظمی مطرح میشد، حالا ابومسلم مربیاش را برگزیده بود و میتوانست از فرصت ایدهآل تعطیلات سه هفتهای برای هر چه به سامانتر کردن اوضاع بهره ببرد؟!
4 - متاسفانه به نظر میرسد گوش آقایان مرتبط با منشور اخلاقی، به هیچوجه بدهکار هیچ توصیهای نیست. افسوس که نه به صورت محتوایی به اشکالات بیشمار منشور رسیدگی میشود و نه لااقل دوستان، خود را مقید به اندکی شفافسازی در مرحله اجرا میدانند. باشگاهی مثل ابومسلم حالا دچار دردسرهای مضاعف شده و این اتفاق، محصول مدیریت کسانی است که آمده بودند تعادل و انصاف را برقرار کنند، اما سوءمدیریتشان فعلا جواب عکس داده!
منبع: روزنامه گل
لطفا در خصوص این خبر نظر دهید