دنیای فوتبال:مشکل پرسپولیس، مشکل مشترک همه تیمها در فوتبال ایران است که درجایی پررنگ و جای دیگر کمرنگ است. اولین و بزرگترین مشکل این تیم بزرگ عدم مدیریت، سرمایهگذاری و برنامهریزی صحیح است که این مهمترین مساله فوتبال ما نیز هست.
این فاکتورها بیشک در تیم درونی پرسپولیس که به زمین فرستاده میشود تاثیر زیادی دارد. این تیم مشکل ساختاری دارد و اگر تیمهای دیگری در ظاهر موفقیتهایی به دست میآورند به این دلیل است که مشکلشان به مانند پرسپولیس در این حد حاد نیست. به طور مثال تیم سپاهان به دلیل ثبات مدیریتی طی سالیان متمادی تا حدودی نسبت به سایر تیمها برنامهریزی منسجمی دارد اما تغییرات مدیریتی در پرسپولیس به گونهای شده که احساس میشود مدیران به صورت شیفتی در این باشگاه فعالیت میکنند!
قطعا ما نمیتوانیم شرایط فوتبال اروپا را به اران تعمیم دهیم. در اروپا ارکان فوتبال ثابت و باشگاهها ساختار و سیستم تشکیلاتی بسیار منظم دارند؛ طبیعتا در آن شرایط عملکرد ضعیف یک مربی در فرصتی مشخص، به وضوح مشخص میشود. حال آن که فوتبال ما اصلا ساختار مشخصی ندارد که بخواهد منظم باشد! مربیان در فوتبال حرفهای تمرکزشان را تنها معطوف به بررسی شرایط بازیکنان، تاکتیکهای تیمی، آنالیز حریفان و دیگر مسایل فنی میکنند؛ آنها در آن صورت میتوانند در بوته آزمایش قرار گیرند نه مثل اینجا که بازیکنان معمولا دغدغه وصول طلب شان را دارند و این چیزی است که در رسانهها میبینیم، برنامهریزیهای صحیحی وجود ندارد، ابزار لازم در اختیار نیست و در کل هیچ چیز سرجای خودش نیست؛ در چنین شرایطی چه انتظاری میتوانیم از مربی تیم داشته باشیم؟! وقتی ساختار و ارکان مشخصی در فوتبال و باشگاههای کشور وجود ندارد، نمیتوانیم ناکامی تیمها را به مربیان شان معطوف کنیم و سرمربی را متهم اصلی قلمداد کنیم.
«مصطفی دنیزلی» مربی کاربلدی بود که نتوانست نتایج قابل قبولی در پرسپولیس بگیرد؛ او این شرایط را در پاس هم داشت و در مجموع نتایج خوبی در فوتبال ما نگرفت؛ اما همین مربی با همان ویژگیها در فوتبال ترکیه که ارکان منظمی دارد، تیمش را قهرمان لیگ و جام حذفی این کشور میکند و حتی به لیگ قهرمانان اروپا راه یافته و برابر تیمهای بزرگی چون منچستریونایتد قدرت نمایی میکند. در قیاس این شرایط با هم به چه نتیجهای میرسیم؟ جز این است که ساختار و ارکان فوتبال ما دچار مشکل است؟
در سالیان گذشته همراه با ورود مربیان خارجی غیرقابل استفاده و ضعیف بعضا مربیان خوبی چون دنیزلی، بلاژویچ، سیموئز و... هم به فوتبال ما آمدهاند اما از اوضاع و احوال کار در اینجا سرخورده شدهاند. متاسفانه عدهای از آنها قربانی ماندگاری عدهای بر مناصبشان شدند و برخی مدیران نوک پیکان اتهامات را به سمت سرمربی سوق دادند.
بحث روز، دفاع از سرمربی خارج و سرشناس پرسپولیس نیست اما او در تیم ملی کرواسی مربیگری کرده، در جام جهانی حضورداشته ؛ با در نظر گرفتن سوابقش انتظار میرود تیم خوبی از پرسپولیس بسازد. فراموش نکنیم که این مربی تنها دو هفته پیش از شروع لیگ آمد؛ اطلاعات دقیقی از دلایل عدم انتخاب سرمربی پرسپولیس درزمان مقرر دردست نست اما این تاخر قطعا باعث فرصتسوزی پیش از فصل شد. کرانکار میتوانست درزمان کافی با توجه به ایدههایش و نیازهای تیم، بازیکنان لازم را در اختیار بگیرد اما ناچار با تیمی بسته شده از بازیکنان مختلف و غربه مواجه شد. در اخبار شنیدم که محل آخرین تمرین پرسپولیس در هفته گذشته تغییر کرده بود اما سرمربی بدون اطلاع از این موضوع، به جای دیگری رفته و با نبود بازیکنان مواجه میشود! این برای تیمی بزرگی چون پرسپولیس چه معنایی میتواند داشته باشد؟! متاسفانه معادلاتی در فوتبال ما وجود دارد که مربیان برای موفقیت باید خودشان را با آن وفق دهند در غیراین صورت در این فوتبال غرق خواهند شد. در چنین شرایط نیازی نیست حریف، این تیم را از پای درآورد چرا که این تیم اصلا پیش از شروع مسابقه بازی را باخته است.
در کمیته فنی پرسپولیس آدمهای فوتبالی زیادی وجود داشته و بزرگان دیگری در خارج از میدان هستند؛ آنها میتوانند مسایل فنی این تیم را آسیبشناسی کرده و نیازی به مشورتهای بیرونی ندارند.در عین حال معتقدم پرسپولیس تنها در یک صورت میتواند از اوضاع فعلی رها شده و از حیثتاش دفاع کند که نتیجه مسابقه داربی را واگذار نکند. پرسپولیس اکنون پنج امتیاز با تیم صدرنشین و چهار امتیاز با رقیب اصلیاش یعنی استقلال اختلاف دارد که فاصله کمی نیست. با عدم نتیجهگیری در دو بازی آتی و بیشترشدن احتمال این فاصله، لابد شفت جدد مدران وارد تم م شوند و شاد دوباره بحران...
نوشته :امیر حاج رضایی
لطفا درخصوص این خبر نظر دهید
برای دیدن بقیه اخبار در قسمت آخرین
اخبارازدنیای فوتبال روی خبر مربوطه کلیک کنید