دنیای فوتبال:مقدمه: آلبرت انیشتین میگوید: «یک مسئله را در سطحی پایینتر و یا حتی در همان سطح نمیتوان حل کرد. برای حل یک مسئله باید از سطحی بالاتر وارد شد»
1- آقای محمود خیرخواه در ستون ثابتش در دنیای فوتبال، با توسل به برخی عقاید یونان در حدود 3000 سال قبل، روز چهارشنبه بدون آنکه مسئلهای وجود داشته باشد آن را حل کردند و اگر موجب ناراحتی شود خیلی بیجهت به افشین قطبی پریدهاند. قصد برخوردهای روانشناسانه نسبت به نگارنده را به هیچوجه نداریم پس به پاسخ به حرفهای غیر منطقیاش بسنده میکنیم. عصر امروز عصر داروین، نیچه، فروید، مارکس و اخلافشان کسانی مانند میشل فوکو است. مارکس معتقد است انسان موجودی تکاملپذیر است و از این روست که تمام تلاشش را میکند تا امکانات برای همه مردم از هر قشر و طبقهای برابر باشد. اگر بخواهیم از این سرفصلهای سنگین به مسائلی مانند پیروزی قلعهنویی و شکست قطبی بنگریم نیاز است کارشناسانی در این سطح و با چنین تخصصاتی را پای میز بنشانیم. پس تنها به این نکته میپردازیم که اگر شرایط برابر اجتماعی و امکانات سخت افزاریای که برای فرد به اصطلاح موفقی مانند قلعهنویی و بهزعم خیرخواه ناموفق و موفقی مانند قطبی وجود داشت. شاید اینچنین ساختار متضادی در ذهنیت نگارنده محترم «عیار افلاطونی انتخاب سرمربی» شکل نمیگرفت.
افلاطون زمانی به پادشاه وقت یونان پیشنهاد داد که تمام هنرمندان را از شهر بیرون کند چون او هیچگاه طالب مبارزهای عادلانه با هنرمندان قدرتمند یونان باستان نبود. دلیلش هم مشخص است. افلاطون با تمام داناییاش میدانست که شرایط برابر و عادلانه مردم از آن نظریات تاثیر میگیرند که در قالب هنر بیان شود نه در جملات خشک غیرقابل هضم فلسفی.
برخلاف تصور محمود خیرخواه نگارنده ستون «تیتر سوم» در صفحه8 دنیای فوتبال، شرایط فوتبال ایران بهگونهایست که ناخودآگاه امکانات و شرایط، زمینه را برای موفقیت کسانی مانند امیر قلعهنویی بیشتر فراهم میکند. چرا؟ چون قلعهنویی میداند چگونه پس از دو شکست و چند تساوی جو را آنچنان برگرداند که داور مسابقه استقلال- ذوبآهن ناخوادآگاه یا خودآگاه به سودش پنالتی بگیرد.
در واقع با این بستری که مهیا شده، فرهاد کاظمی میتواند قهرمان شود اما ژوروان ویهرا نه. پروین میتواند اما دنیزلی و آریهان، نه! مایلیکهن میتواند اما بلاژوویچ وایویچ محکوم به شکست هستند.
طی چند روز اخیر این صحبت وجود داشته که افشین قطبی بهعنوان دستیار یا آنالیزور در کنار گاس هیدینک کبیر و در تیم چلسی مشغول به کار خواهد شد. در متن آقای خیرخواه سرمربیگری در پرسپولیس بهمراتب ارزشمندتر از دستیاری یا آنالیزوری در چلسی است. حکایت همان فرضیه انیشتین است که اصلا سطح مسئله متفاوت است. در این میان یک سوال پیش میآید و آن این است که اگر امیر قلعهنویی و محمد مایلیکهن با تمام افتخاراتی که در سطح ایران بهدست آوردهاند روزی با پیشنهاد دستیار گاس هیدینک یا الکس فرگوسن روبهرو شوند با خود خواهند گفت: «نه، سرمربیگری استقلال بهمراتب شغل مهمتری از دستیاری هیدینک و سرالکس است» و به این پیشنهاد دست رد خواهند زد؟ هر چند این یک فرض محال است که این مربیان گرانقدر با چنین پیشنهادی روبهرو شوند اما در صورت فرض گرفتن این فرض محال پاسخ غیر از این خواهد بود.
4 – در حالی که همه سعی دارند قهرمانی پرسپولیس در فصل گذشته را به حمید استیلی و مرزبان اتیکت کنند اما واقعیت این است که نقش اصلی را افشین قطبی ایفا کرد. قطبی روحیه قهرمانی را به حرفهایترین شکل به پرسپولیس تزریق کرد و آنقدر از لحاظ علمی در سطح مناسبی بود که کریم باقری که فوتبالش تمام شده بهنظر میرسید را به مرد اول فوتبال ایران تبدیل کرد. مسعود زارعی و حسین بادامکی که همین روزها اخراج خواهند شد، در اوج بودند و حتی شیث رضایی و مامانی بهترین بازیهایشان را انجام دادند. بهادر عبدی و فرهاد خیرخواه هم هرگاه آمدند، موثر بودند و نیکبخت که دشمن درجهیکش بودم، سال گذشته و هم امسال تا زمانی که قطبی بود، موثرترین بازیکن پرسپولیس بهشمار میرفت؛ چرا؟