دنیای فوتبال:تعدادی از عکاسان و گزارشگران مطبوعات ورزشی و تلویزیونی هم دیگر سوژههای روز را رها کرده و برای ثبت و گزارش این ماجرا آمده بودند تا اتفاق بزرگ را از دست ندهند.
عابران گذری و خریداران لوازم خانگی که به بهانه خرید آخر سال از آن روبهرو میگذشتند از سر کنجکاوی سرکی میکشیدند و با شنیدن خبر بیخیال خرید میشدند و به جمعیت منتظر میپیوستند. صدای آواز قاسم افشار در فضا پیچیده و نشان از آن داشت که سازندگان پروژه، افتتاحیه مفصلی را تدارک دیدهاند. پس از کمی انتظار سر و کله علی پروین و خداداد عزیزی و مهدی هاشمینسب پیدا میشود و همین باعث شد تا جمعیت منتظر سرشان به آنها گرم شود. هر بار که اتومبیلی آخرین سیستم و شیک در مقابل درب ورودی ترمز میکند تمام نگاهها و لنزها به سوی آن زوم میشود که کدام چهره معروف آفتابی شده اما همچنان خبری از دو سوژه بزرگ نیست.
صاحبمغازههای کلهگنده
افتتاحیه پاساژ بهانهای برای آشتیکنان دایی و کریمی است اما هنوز خبری از این دو علی نیست. در همین دقایق علی کریمی هنوز در زمین خیریه عمل مشغول انجام تمرین است. بعضیها هم زمزمه میکنند خبر اشتباهی است و قرار است محمدمایلیکهن و علی دایی را با هم آشتی دهند. به هرحال آشتیکنان یک مثلث سه ضلعی است که این سه نفر ضلعهای آن را تشکیل دادهاند. بساط پذیرایی هم برپاست و دیسهای شیرینی دست بهدست و همراه با آبمیوههای رنگارنگ به داخل معدهها سرازیر میشود. در این زمان امیر قلعهنویی چند کیلومتر پایینتر در جنوب شهر و محله خزانه بخارایی در مجلس ختم بستگان از دست رفته یکی از مسئولان مرغوبکار نشسته و با او همدردی میکرد. پسر قلعهنویی به جای پدر آمده و نماینده او در مراسم افتتاحیه پاساژ بود. بعضی هم اشاره میکنند خود قلعهنویی دو باب مغازه در این مرکز خریده و به اصطلاح صاحب مغازه است.
پس آشتیکنان چی شد؟
صدای قاسم افشار با ترانهای دیگر در فضا میپیچد و ساعاتی گذشته و برنامه رو بهپایان است اما خبری از سه وجه مثلث آشتیکنان و چهرههای آن نیست. مجید ساعدیفر فیزیوتراپ سابق تیمملی و تولیدکننده لباس هم در گوشهای از راهروی پاساژ با خداداد عزیزی مشغول خوش و بش و گفتوگو است.
یکی از حاضران در جمع از خداداد در مورد بخشودگیاش میپرسد. فعلا خبری نیست و انگار مسئله مهمی هم نیست. خدا برکت به اختراعات قرن بیستو یکم بدهد که موبایل و مشاوره موبایلی هم یکی از آنهاست. خداداد ممنوعالورود به ورزشگاه نشده و همین طوری میتواند کارش را از روی سکوها دنبال کند. تمام بحثها و گفتوگوها در حال پایان است و پاساژ خلوت میشود. اول صحبت آشتیکنان بود و حالا صدای غرغر آنهایی که فکر میکنند از این علافی ضرر کردهاند به هوا بلند شده. بعضیها هم قید کار را زده و در حال خارج شدن از بزرگترین مرکز تجاری لوازم خانگی هستند.
عدهای در گوشش نجوا میکنند که شاید هم قرار نبوده حضرات بیایند و با این ترفند یک مانور تبلیغاتی برای این مرکز تجاری راه انداختند. با چه بهانهای میشد این همه عکاس و دوربین و مردم را اینجا جمع کنند و اطلاعرسانی کنند. اولش گفتند علی دایی و علی کریمی بعد هم علی دایی و محمد مایلیکهن و آخرش هم نیامدند که نیامدند. جمعیت آرام آرام محل را ترک میکند. سینیهای خالی شیرینی و آبمیوه روی هم تلنبار شده و تمام این تصاویر، خاتمهای بر این افتتاحیه است. در این میان چهره خبرنگارها و عکاسها از همه دیدنیتر است چرا که این همه وقت علاف ماندند و بیتوجه به تمام سوژههای روز در پی این اتفاق بزرگ آمدند و حالا با دستی خالی برمیگردند.
لطفا درخصوص این خبر نظر دهید
برای دیدن بقیه اخبار در قسمت آخرین
اخبارازدنیای فوتبال روی خبر مربوطه کلیک کنید