وحشت نیکبخت از چاله های هوایی

دنیای فوتبال:پرسپولیسی‌ها بلافاصله بعد از بازی مقابل برق طبق برنامه به فرودگاه می‌روند اما پرواز آنها تاخیر دارد. این فرصت مناسبی برای هواداران قرمز است که از بازیکنان مورد علاقه‌شان امضا بگیرند. مثل همیشه نیکبخت متمایز از بقیه است.

 او با پالتوی بلند مشکی که این روزها به تن می‌کند برخلاف انتقاد اضافه وزنی که این روزها به او وارد است، یک ورزشکار کشیده و لاغر نشان می‌دهد و این مسئله باعث شده که خیلی‌ها تغییر لباس پوشیدن او را به داستان اضافه وزن ارتباط دهند. در گوشه‌ای از فرودگاه چشممان به کادرفنی پرسپولیس می‌افتد. وینگادا با مترجم و تعدادی از نزدیکانش خرجش را از کادرفنی سابق جدا کرده و کمتر در طول پرواز آنها کنار هم دیده می‌شوند. بعد از تاخیر یک ساعته بالاخره بازیکنان پرسپولیس وارد هواپیما می‌شوند. کریم باقری در مورد علت تاخیر سوال می‌کند. میهماندار جواب می‌دهد.«نقص فنی!» همین حرف کافی است تا نیکبخت که همیشه از پرواز می‌ترسد با رنگ پریده وارد هواپیما شود. هوا بارانی است و با هر دست‌انداز هوایی صدای «یا ابوالفضل» نیکبخت بلند می‌شود. گاهی اوقات هم او جیغ می‌زند. اما عابدزاده که در طول بازی از عملکرد پرسپولیسی‌ها ناراحت بود تحمل سر و صدا را نداشت؛«بسه دیگه علی ساکت باش!» اما نیکی خیلی ترسیده از صدای فریادهای او پژمان نوری هم رنگش می‌پرد. دوباره یک دست‌انداز هوایی و صدای جیغ نیکبخت، این بار عابدزاده لیوان آب یکبار مصرفش را به سمت او پرتاب می‌کند. نیکی هم که این روزها حساس شده کمی از این رفتار عابدزاده  مقابل مسافران ناراحت می‌شود. چند صندلی جلوتر پیروانی و باقری کنار هم نشسته و روحیه‌شان بهتر از بقیه به نظر می‌رسد. یکی از مسافرها عقب برگشته و به پیروانی نگاه می‌کند:«آقا چهره شما به نظر آشناست.» پیروانی با لبخند جواب می‌دهد:«من افشین پیروانی هستم. چطور من را نمی‌شناسید. یک موقع من بهترین فوتبالیست ایران بودم، دفاع وسط بازی می‌کردم.» بعد به عابدزاده که در کنارش نشسته است اشاره می‌کند. این هم آقای عابدزاده است. باقری هم از فرصت استفاده می‌کند و با اشاره به رحمان رضایی که در چند صندلی آن طرف‌تر نشسته می‌گوید:«این هم کریم باقری.» مسافر که به گفته خودش مدتی دور از ایران بوده و فوتبال را پیگیری نمی‌کند، این حرف کافی بود تا در 45 دقیقه پرواز، پیروانی و باقری حسابی از خجالت مسافر محترم دربیایند. پژمان نوری و نیکبخت هم که همچنان به‌خاطر تکان‌های ناگهانی می‌ترسند.
بالاخره یکی از میهماندارها دلش به حال نوری که از ترس خودش را به خواب زده می‌سوزد؛«آقای نوری دوست دارید کابین خلبان را ببینید.» خلاصه مثل بچه‌ای که با یک اسباب‌بازی همه‌چیز را فراموش می‌کند نوری هم مدتی به این ترتیب ساکت می‌شود. این بار بازیکنان با هر تکان هواپیما صدا می‌زنند:«پژمان درست بران!» اما نیکبخت همچنان می‌ترسد به‌خاطر آنکه دیگر با بد اخلاقی عابدزاده مواجه نشود با هر تکان، لبش را گاز می‌گیرد. حالا دیگر آن مسافر هم در بازی باقری و پیروانی شرکت می‌کند و حسابی بازار خنده و شوخی داغ است. عابدزاده هم به این جمع اضافه شده و معتقد است که چهره این مسافر با سبیل‌های پرپشتش بی‌شباهت به مجید وارث گزارشگر رادیو و تلویزیون نیست و این مسئله سوژه جدیدی دست همه داده است. بالاخره بعد از 45 دقیقه صبر مسافر هم لبریز می‌شود:«آقای پیروانی زورت به برق نرسیده، من را اذیت می‌کنی.» 

                         لطفا درخصوص این خبر نظر دهید 

                         برای دیدن بقیه اخبار در قسمت آخرین  

                   اخبارازدنیای فوتبال روی خبر مربوطه کلیک کنید